شعر

"من تموم قصه هام قصه توست"

 

 من تموم قصه هام قصه توست

 اکَه غمکَینه، اکَه غمکَینه اون از غصه تو

 یه دفه مثل یه آهو  

 توی صحراها رمیدی

 بسکه جِشم تو قشنک بود      

 کَله کَرک و ندیدی

 دل نبود توی دلم  

 تو رو کَرکَا نبینن

 اونا با دندون تیز  

 به کمینت نشینن

 الهی من فدای تو     

 جِیکار کنم برای تو

 اکَه تو این بیابو 

 خاری بره به بِای تو

 یه دفه مثل یه بِرنده 

 قفس عشقو شکستی

 بِرزدی تو آسمونا  

 رفتی اون دورا نشستی

 دل نبود توی دلم

 کَم نشی تو کوجِه باغا

 غروبا که تاریکه

 نریزن سرت کلاغا

 نخوره سنکَی به بالت 

 بِرت نشه یه وقت خیالت

 من تموم قصه هام قصه توست اکَه غمکَینه

 اکَه غمکَینه اون از غصه توست

 یه دفه مثل یه کَل رفتی   

 تو دست خزون

 سیل بارون و تکَرک  

 می یومد از آسمون

 بردمت تو کَلخونه  

 که نریزه رو سرت

 نشکنه بال و بِرت 

 نشکنی زیر تکَرک

 نریزه از تو یه برگ

 من تموم قصه هام قصه توست اکَه غمکَینه

 اکَه غمکَینه اون از غصه توست

 یه دفه مثل یه شمع  

 داشتی خاموش می شدی

 اکَه بِروانه نبود  

 تو فراموش می شدی

 آره بِروانه شدم  

 که بِرام سوخته شه

 که آتیش دل تو   

 به دلم دوخته شه

 که بسوزه بِروبالم  

 که راحت بشه خیالم

 دارم از تو می نویسم

 تو که غم داره جِشات

 اکَه دوس داشتی بکَو  

 تا بازم بکَم برات

 اینقدا برات می کَم

 تا خسته شم

 با عشق تو شکسته شم

اشعار  از خانم سلیمه رازقی

 

نظرات 2 + ارسال نظر
nazpary جمعه 28 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:51 ب.ظ http://www.nazpary.net

salam doste aziz entekhabe zibaee bod sabz bashi ....nazpary

مریم(یک دنیا پدر) شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:33 ق.ظ http://www.ydpedar.persianblog.com/

بسم الله الرحمن الرحیم
{دل آزرده ام ظهور عزیزی را می طلبد }
همه متعجب و حیران مانده بودند که این چه سری است. و مگر او کیست که باید در بهترین مکان دنیا آن هم با آن اتفاقات خارق العاده به دنیا بیاید. و بعد از تولد دیواری که به هم برآمده بود، دوباره شکافته شده و مادر با طفل در بغل، از آن خارج شده و بگوید: صدایی به من گفت که او را علی بنامم. و این نام، نامی است که در میان عرب سابقه ندارد، اما با خود بزرگواری را همراه دارد.
و بدینسان در هنگام تولد، همه دنیای عرب باخبر شد که امروز فردی متولد شده است. او کیست؟ فرزند ابوطالب است، نامش علی ست.
سلام دوست عزیز . شعر تون زیبا بود و تشکر میکنیم از حضور گرم شما تو وبلاگ آقا و امید زیارت مجدد شما عزیز .(وب یک دنیا پدر هر جمعه شبها آپدیت میشه و منتظر قدمهای گرم شماست)
ان شاالله دیدار های شما تایید اعمال صالحتان باشد .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد